ای دل

 


ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
وان گه برو که رستی از نیستی و هستی


 


گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو
هر قبله‌ای که بینی بهتر ز خودپرستی


با ضعف و ناتوانی همچون نسیم خوش باش
بیماری اندر این ره بهتر ز تندرستی


در مذهب طریقت خامی نشان کفر است
آری طریق دولت چالاکی است و چستی

تا فضل و عقل بینی بی‌معرفت نشینی
یک نکته‌ات بگویم خود را مبین که رستی


در آستان جانان از آسمان میندیش
کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی

خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد
سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی

صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز
ای کوته آستینان تا کی درازدستی

ماه من

ماه من غصه چرا؟
آسمان را بنگر که هنوز٬
بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد
غم و اندوه ٬ اگر هم روزی ٬ مثل باران بارید
با دل شیشه ای ات ٬ از لب پنجره عشق زمین خورد و شکست
با نگاهت به خدا
چشم شادی وا کن و بگو با دل خود
که خدا هست هنوز

به یاد خسرو سبز......

بودیم وکسی پاس نمی داشت که هستیم               باشد که نباشیم بدانند که بودیم
                                            
                                       
 
 
 
ما که می خواستیم خلق جهان
دوست باشند جاودان با هم

ما که می خواستیم نیکی و مهر
حکم رانند در جهان با هم

شوربختی نگر که در همه عمر
خود نبودیم مهربان با هم!

ای شمایان! که باز می گذرید!
بعد ما زیر آسمان با هم

گر رسید آن دمی که آدمیان
دوست گشتند و همزبان با هم

آن زمان، با گذشت یاد کنید
یاد نومید رفتگان! با هم!

یاد مان رفته.....!

مدت زیادی از تولد برادر تامی کوچولو نگذشته بود .تامی مدام اصرار می کرد به پدر و مادرش که با نوزاد جدید تنهایش بگذارند ولی پدر و مادر می ترسیدند تامی هم مثل بیشتر بچه های چهار. پنج ساله به برادرش حسودی کند و بخواهد به او آسیبی برساند . این بود که جوابشان همیشه نه بود . اما در رفتار تامی هیچ نشانی از حسادت دیده نمی شد ، با نوزاد مهربان بود و اصرارش هم برای تنها ماندن با او روز به روز بیشتر می شد ،‌ بالاخره پدر و مادرش تصمیم گرفتند موافقت کنند .تامی با خوشحالی به اتاق نوزاد رفت و در را پشت سرش بست . اما لای در باز مانده بود و پدر و مادر کنجکاوش می توانستند مخفیانه نگاه کنند و بشنوند . آنها تامی کوچولو را دیدند که آهسته به طرف برادر کوچکترش رفت. صورتش را روی صورت او گذاشت و به آرامی گفت :

                   نی نی کوچولو ، به من بگو خدا چه جوریه ؟ من داره یادم میره !

                                                             آن میلمن

بی دلیل..!

دنبال دلیل برای احساساتت نگرد، فقط از آنها لذت ببر.

 

اثار ذهن

همه اندیشه خود را روی خواسته مهم زندگی‌تان متمرکز کنید. این تمرکز باید پیوسته و ادامه دار باشد. همه دقایق، همه ساعات،‌همه روزها و همه هفته‌ها.

                                                                                              (چارلز پاپلتون)

هر گونه بیماری در جسم،‌نشانه نوعی ناپاکی در ذهن است. هرگز به علت پاکی و خوبی‌هایتان بیمار نمی‌شوید. بیماری نمایانگر بی قراری و ناآرامی ذهن است.

                                                                                               (کاترین پاندر)

برای انسانهای بزرگ هیچ بن بستی وجود ندارد ، زیرا آنان بر این باورند که : یا راهی خواهم یافت و یا راهی خواهم ساخت

نکاتی چند درباره ذهن !

شما آنچه را که می بینید باور نمی کنید بلکه آن چیزی را می بینید که قبلا به عنوان یک باور انتخاب کرده اید.

                                                                                   (برایان تریسی)

بزرگ ترین خطری که کیفیت زندگی ما را نابود می‌کند، افکار و باورهای مخرب است.

                                                                                   (آنتونی رابینز)

هر چه را که ما بخواهیم همان چیز، خواهان ماست و هر چه مطلوب ما باشد همان چیز طالب ماست.                                                                               (وین دایر)

غم

خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من
ور نه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت

 

به اونایی که براتون ارزش دارن

بهترین دوست اون دوستیه که بتونی باهاش روی یک سکو ساکت بشینی و چیزی نگی و وقتی ازش دور میشی حس کنی بهترین گفتگوی عمرت رو داشتی

 
 ما واقعا تا چیزی رو از دست ندیم قدرش رو نمی دونیم ولی در عین حال تا وقتی که چیزی رو دوباره به دست نیاریم نمی دونیم چی رو از دست دادیم


 اینکه تمام عشقت رو به کسی بدی تضمینی بر این نیست که او هم همین کار رو بکنه پس انتظار عشق متقابل نداشته باش ، فقط منتظر باش تا اینکه عشق آروم تو قلبش رشد کنه و اگه این طور نشد خوشحال باش که توی دل تو رشد کرده


 در عرض یک دقیقه میشه یک نفر رو خرد کرد در یک ساعت میشه یکی رو دوست داشت و در یک روز میشه عاشق شد ، ئلی یک عمر طول می کشه تا کسی رو فراموش کرد


 دنبال نگاهها نرو چون می تونن گولت بزنن، دنبال دارایی ترو چون کم کم افول می کنه ، دنبال کسی باش که باعث بشه لبخند بزنی چون فقط با یک لبخند میشه یه روز تیره رو روشن کرد ، کسی رو پیدا کن که تو رو شاد کنه


دقایقی تو زندگی هستن که دلت برای کسی اونقدر تنگ میشه که می خوای اونو از رویات بکشی بیرون و توی دنیای واقعی بغلش کنی
 رویایی رو ببین که می خوای ، جایی برو که دوست داری ، چیزی باش که می خوای باشی ، چون فقط یک جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی


 آرزو می کنم به اندازه ی کافی شادی داشته باشی تا خوش باشی ، به اندازه کافی بکوشی تا قوی باشی


 به اندازه کافی اندوه داشته باشی تا یک انسان باقی بمونی و به اندازه کافی امید تا خوشحال بمونی


 همیشه خودتو جای دیگران بذار اگر حس می کنی چیزی ناراحتت می کنه احتمالا دیگران رو هم آزار می ده


 شادترین افراد لزوما بهترین چیزها رو ندارن ، اونا فقط از اونچه تو راهشون هست بهترین استفاده رو می برن

 شادی برای اونایی که گریه می کنن و یا صدمه می بینن زنده است ، برای اونایی که دنبالش می گردن و اونایی که امتحانش کردن ، چون فقط اینها هستن که اهمین دیگران رو تو زندگیشون می فهمن


 عشق با یک لبخند شروع میشه با یک بوسه رشد می کنه و با اشک تموم می شه ،‌ روشنترین آینده همیشه روی گذشته فراموش شده شکل می گیره ، نمیشه تا وقتی که دردها و رنجا رو دور نریختی توی زندگی به درستی پیش بری ،


 وقتی که به دنیا اومدی تو تنها کسی بودی که گریه می کردی و بقیه می خندیدن ، سعی کن یه جوری زندگی کنی وقتی رفتی تنها تو بخندی و بقیه گریه کنن

روز پدر مبارک

 

                        

روز پدر مبارک. میلاد با سعادت حضرت علی (ع) را به تمامی مسلمانان مخصوصا به تمام پدران دلسوز تبریک می گویم