افتادم و بر خاک رسیدم

 

سرسبز دل از شاخه بریدم، تو چه کردی؟

افتادم و بر خاک رسیدم، تو چه کردی؟

من شور و شر موج و تو سرسختی ساحل

روزی که به سوی تو دویدم، تو چه کردی؟

هرکس به تو از شوق فرستاد پیامی

من قاصد خود بودم و دیدم تو چه کردی

مغرور، ولی دست به دامان رقیبان

رسوا شدم و طعنه شنیدم، تو چه کردی؟

«تنهایی و رسوایی»، «بی‌مهری و آزار»

ای عشق، ببین من چه کشیدم تو چه کردی

فاضل نظری

نظرات 3 + ارسال نظر
علی پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:00 ق.ظ http://sahargaheomid.blogsky.com

سلام آرش جان
دیر به دیر آپ می کنی. امیدوارم سالم باشی

kiyana پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:58 ب.ظ

بسیار زیبا و دلنشین؛پر از احساسات بود؛ممنون؛منتظرم واسه شعرای بعدی

behdone دوشنبه 8 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:09 ق.ظ http://behdone.persianblog.ir

وبلاگ خوبی دارید،پیروز باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد