قدر و درد


درد علی (ع) دو گونه است: یک درد، دردی است که از زخم شمشیر ابن ‌ملجم در فرق سرش احساس می‌کند و درد دیگر دردی است که او را تنها در نیمه‌های شب خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده ... و به ناله درآورده است ... ما تنها بر دردی می‌گرییم که از شمشیر ابن ‌ملجم در فرق سرش احساس می‌کند. اما این درد علی (ع) نیست، دردی که چنان روح بزرگی را به ناله درآورده است، «تنهایی» است که ما آن را نمی‌شناسیم.

باید این درد را بشناسیم، ‌نه آن درد را که علی (ع) درد شمشیر را احساس نمی‌کند و ... ما درد علی (ع) را احساس نمی‌کنیم.

 

نظرات 5 + ارسال نظر
امیر پنج‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:27 ب.ظ http://www.initiative1886.blogfa.com

سلام
از طریقه نگاهت که متفاوت با دیگران است حظ بردم.

قلم چهارشنبه 8 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 02:18 ب.ظ http://nasrimehrab.persianblog.ir/

درد را از هر طرف بخوانی درد است اما اگه درمان برعکس بشه میشه نامرد.

قلم جمعه 29 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 04:25 ب.ظ http://nasrimehrab.persianblog.ir

هرکه دردش بیش، قدرش بیشتر. یه جایی خوندم انهای که روحشان به پرواز در میآِد بیشتر درد میکشند وآنان که روحشان سنگین ودر خواب است فقط به فکر آسایش خویشند.
خوش آن دردی که درمانش خدا بی.

سحرگاه امید دوشنبه 30 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:30 ب.ظ

سلام. مطلب بسیار سودمندی بود. کاش به جایی برسیم که به جای گریستن به زخم تن علی (ع) به درمان زخم روح او همت کنیم.

سحرگاه امید جمعه 27 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 02:55 ب.ظ

احسنت و صد آفرین. عالی بود. من با اجازه تو صفحه خودم شیر می کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد