دلم تنگ است

 

دلم تنگ است

نمی دانم ز تنهایی پناه آرم کدامین سوی

پریشان حالم و بی تاب می گریم و قلبم بی امان محتاج مهر توست

نمی دانی چه غمگین رهسپار لحظه های بی قرارم من

به دنبال تو همچون کودکی هستم و معصومانه می جویم

پناه شانه هایت را که شاید اندکی آرام گیرد دل

دلم تنگ است

وتنهایم و تنهایی به لب آورده جانم را

بیا تا با تو گویم از هیاهوی غریب دل که بی پروا

تلنگر می زند بر من و می گوید به من نزدیک نزدیکی

به دنبال تو می گردم به سویت پیش می آیم

چه شیرین است پر از احساس یک خوشبختی نابم

پر از امید سبز خواب دیدارم و می خواهم که نامت را به لوح سینه بنگارم

و نجوایی کنم در دل و گویم تا ابد

من دوستت دارم

 

                   

 

دلم تنگ است 

دلم تنگ است دلم اندازه حجم قفس تنگ است  

سکوت کوچه لبریز است  

صدایم خیس و بارانی است  

نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی است..

              

نظرات 5 + ارسال نظر
نازی سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:54 ب.ظ http://www.shabroyetanha.blogfa.com

خیلیییییی قشنگ بود. تونستی یه سر بزن
یاعلی

امیر پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:08 ب.ظ http://talkhine.blogsky.com/

سلام.آقا تو رو به مقدساتت از پاییز اینطور نگو.فصل به قشنگی دلت میاد؟ ولی خداییش قشنگ بود.ایول

نسترن دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 05:44 ب.ظ

خیلی قشنگ بود ، خیلی زیاد

هادی چهارشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:33 ق.ظ

سلام بر آرش عزیز

جالب بود. اما دلتنگی بد نیست . چون عامل حرکت به طرف محبوب است پس هر چه مرا به دوست نزدیک کند زیبا است . مثل پاییز که پادشاه فصل هاست.

rahgozar47 سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:40 ق.ظ http://rahgozar47.mihanblog.com/

سلام استفاده کردیم پیروز و شاد باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد