دلم تنگ است
نمی دانم ز تنهایی پناه آرم کدامین سوی
پریشان حالم و بی تاب می گریم و قلبم بی امان محتاج مهر توست
نمی دانی چه غمگین رهسپار لحظه های بی قرارم من
به دنبال تو همچون کودکی هستم و معصومانه می جویم
پناه شانه هایت را که شاید اندکی آرام گیرد دل
دلم تنگ است
وتنهایم و تنهایی به لب آورده جانم را
بیا تا با تو گویم از هیاهوی غریب دل که بی پروا
تلنگر می زند بر من و می گوید به من نزدیک نزدیکی
به دنبال تو می گردم به سویت پیش می آیم
چه شیرین است پر از احساس یک خوشبختی نابم
پر از امید سبز خواب دیدارم و می خواهم که نامت را به لوح سینه بنگارم
و نجوایی کنم در دل و گویم تا ابد
من دوستت دارم
دلم تنگ است
دلم تنگ است دلم اندازه حجم قفس تنگ است
سکوت کوچه لبریز است
صدایم خیس و بارانی است
نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی است..
خیلیییییی قشنگ بود. تونستی یه سر بزن
یاعلی
سلام.آقا تو رو به مقدساتت از پاییز اینطور نگو.فصل به قشنگی دلت میاد؟ ولی خداییش قشنگ بود.ایول
خیلی قشنگ بود ، خیلی زیاد
سلام بر آرش عزیز
جالب بود. اما دلتنگی بد نیست . چون عامل حرکت به طرف محبوب است پس هر چه مرا به دوست نزدیک کند زیبا است . مثل پاییز که پادشاه فصل هاست.
سلام استفاده کردیم پیروز و شاد باشید